باز امروز هوای تو گرفتارم کرد
تو شدی نقطه و افکار تو پرگارم کرد
باز امروز دلم تنگ شد و آه کشید
باز امروز دل تنگ به سوی تو دوید
باز هر خاطره ات قطره ای از اشک کشید
باز هر قطره تمنا شد و دورم پیچید
باز سیمای تو و شوق غزلخوانی من
باز غوغای تو و لحظه شیدایی من
باز از شوق تو لبریز شدن،مست شدن
باز از بهر تو آشفته یکدست شدن
باز اما تو و بی مهری و بی دردی تو
باز اما تو و رفتار پر از سردی تو
باز اما تو که یکبار نگفتی که کجاست؟
این همان عاشق دلسوخته و خسته ماست
باز یک عاشق دلتنگ سراسر احساس
باز معشوقه دلسنگ بدون احساس
باز دستی که کسی دست به سویش نگشود
باز عشقی که کسی شعر برایش نسرود
باز یک قصه پر غصه بی سَر _انجام
باز پایان پُر از باز بدون اتمام
روز دگر بیایی و گریان به پای من افتی
جز من کسی نبود که غمخواریت کند
در پیچ و تاب حادثه ها یاریت کند
جز من کسی نگاه تو را پاسبان نبود
باغی بُدی که پیش تو یک باغبان نبود
جز من کسی نگاه خریداریت نکرد
در بازی کِرشمه کسی زاریت نکرد
من بر نیاز جلوه تو چنگ میزدم
بر چشمهای خسته تو رنگ میزدم
من نوبهار باغ خزان دیده ات شدم
من چشمه زلال لب تشنه ات شدم
من سایبان شدم به سرت نزد آفتاب
من نردبان شدم که شدی همچو ماهتاب
من ناسزا شنیدم و قربانیت شدم
من از جهان بریدم و زندانیت شدم
امروز قدر من تو ندانی و بی گمان
فردا به سر به سوی من آئی، دوان دوان
راهنمای سفارش شعر درخواستی
فراق
یه بار تو ذهنت نیومد سراغی از من بگیری؟
بگی ببینم که کجاست؟بگیرم از اون خبری؟
این عنوان ترانه ای است که بیت اول آن را برای شما میگذارم.اگر تمایل داشتید،کامل آن در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
توضیح:اشعاری که در این وبلاگ برای شما گذاشته میشود تمام از سروده های بنده است و تاکنون در اختیار کسی قرار نداده ام.درصورتی که توسط شخصی خریداری شود،حتما در ذیل شعر قید خواهد شد.
درباره این سایت